حرف های گفتنی

حرف های دل من

یه سگ توو یکی از شهر های گیلان وقتی

 

یه خونه آتیش گرفت خانواده رو از خواب بیدار کرد

 

و جونشون و نجات داد..

 

یه شیر وقتی یه آهوی باردار رو شکار کرد

 

وقتی دید بچه تو شکمشه

 

نخوردش و از غصه دق کرد...

 

یه میمون در حالی که شکارچی ها

 

بهش تیر زده بودن و نفسای آخرش بود

 

وقتی گرسنگی بچشو دید

 

قبل از مرگ بهش شیر داد...

 

و ما آدمارو هر روز در حال

 

بریدن گلوی همدیگه میبینیم

 

حیوونا انسانیت و از آدما

 

بیشتر بلدن انگار...

 

حیوانم آرزوست...!