دلتنگ تنها
تنهایی یعنی بین آدمایی
باشی که میگن:
دوسِت دارن
ولی...
کنار دلتنگیات نیستن
حرف های دل من
تنهایی یعنی بین آدمایی
باشی که میگن:
دوسِت دارن
ولی...
کنار دلتنگیات نیستن
از کسی که دلش گرفته نپرسید چرا؟
آدمها وقتی نمیتونن
دلیل نارحتی شون رو بگن
دلشون
بیشتر میگیره...!
من در رقابت با کسی نیستم.
من مایل نیستم
در بازیِ برتر بودن از کسی شرکت کنم.
من فقط در تلاشم از کسی که دیروز بودم
بهتر باشم.
هیچ وقت نگو رسیدم ته خط...
"اگر هم احساس کردی رسیدی ته خط..."
یادت بیار که معلم کلاس اولت گفت:
"نقطه سر خط..."
بچه که بودیم
بستنی مان را گاز میزدند،
قیامت به پا میکردیم.
چه بیهوده بزرگ شده ایم،
روحمان را گاز میزنند و میخندیم!...
گاهی،
وقتی کسی را در حال گریستن میبینید،
بهتر است که نپرسید چرا؟
گاهی فقط سه کلمه کافیست تا باعث شود
دوباره احساس خوب به او دست دهد.
و آن سه کلمه عبارتند از:
من اینجا کنارتم.
روزهای کودکی یادش به خیر، آن زمان ها که:
پدر تنها قهــرمان بود.
عشــق، تنـــها در آغوش مادر خلاصه میشد،
بالاترین نــقطه ى زمین، شــانه های پـدر بــود ...
بدتـرین دشمنانم، خواهر و برادر های خودم بودند،
تنــها دردم، زانو های زخمـی ام بودند،
تنـها چیزی که میشکست، اسباب بـازیهایم بـود،
و معنای خداحافـظ، تا فردا بود...!
به والدین خود محبت کنید.
ما آنقدر مشغول بزگ شدن هستیم که اغلب فراموش میکنیم
که آنها هم دارند پیر میشوند...
آزردن آدم ها فقط چند ثانیه طول میکشد.
اما گاهی التیام دادنشان چند سال.
کسانی که دوستتان دارند را گرامی بدارید.
زندگی یک اثر هنریست...
نه یک مسئله ریاضی...
به آن فکر نکن،
از آن لذت ببر
در زندگی غصه از دست دادن هیچ چیز را نخورید
چون وقتی یک درخت،برگی را از دست میدهد
برگی دیگر از قبل آماده جایگزین شدن است
تنهایی این نیست که هیچ کس اطرافت نباشه
ای نیست که با کسی دوست نباشی
این نیست که آدمی گوشه گیر و منزوی باشی
تنهایی یعنی هیچ کس نفهمه حالت بده...
خودت باش،بقییه نقش ها را همه گرفته اند.....
If you make friends with yourself"
"you will never be alone
به آزادی گفتم:
دوستت دارم
نعره ای کشید و گفت:
آزاد باش...
آرامش یعنی
بدون هیچ دغدغه ای
زیبایی های دنیا رو ببینی
دوست واقعی
اولین قطره اشک تو را میبیند.
دومین قطره اشکت را پاک میکند!
و سومین قطره آخرین اشک خواهد بود زیرا که
او دیگر نمیگذارد تو غمگین بمانی
زندگی کوتاه است
زمان به سرعت میگذرد
نه تکراری
نه برگشتی
پس از هر لحظه ای که می آید
لذت ببرید
اشک ها
حرف هایی هستند که زبان قادر به بیانشان نیست...
یه وقتایی خودمو بغل میکنم
و میگم:
غصه نخور دیوونه!
من که باهاتم!
ﺍﻟﻮ ﺳﻼﻡ ﻣﻨﺰﻝ ﺧﺪﺍﺳﺖ؟
ﺍﯾﻦ ﻣﻨﻢ ﻣﺰﺍﺣﻤﯽ ﮐﻪ ﺁﺷﻨﺎﺳﺖ ...
ﻫﺰﺍﺭ ﺩﻓﻌﻪ ﺩﻟﻢ ﺍﯾﻦ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ
ﻭﻟﯽ ﻫﻨﻮﺯ ﭘﺸﺖ ﺧﻂ ﺩﺭ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﯾﮏ ﺻﺪﺍﺳﺖ ...
ﺷﻤﺎ ﮐﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﺍﯾﺪ ﭘﺎﺳﺦ ﺳﻼﻡ ﻭﺍﺟﺐ ﺍﺳﺖ
ﺑﻪ ﻣﺎ ﮐﻪ ﻣﯿﺮﺳﺪ٬ ﺣﺴﺎﺏ ﺑﻨﺪﻩ ﻫﺎﯾﺘﺎﻥ ﺟﺪﺍﺳﺖ؟
ﺍﻟﻮ....
ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﻗﻄﻊ ﻭ ﻭﺻﻞ ﺷﺪ!
ﺧﺮﺍﺑﯽ ﺍﺯ ﺩﻝ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ ﯾﺎ ﮐﻪ ﻋﯿﺐ ﺳﯿﻢ ﻫﺎﺳﺖ؟؟؟
ﭼﺮﺍ ﺻﺪﺍﯾﺘﺎﻥ ﻧﻤﯿﺮﺳﺪ ؟ﮐﻤﯽ ﺑﻠﻨﺪ ﺗﺮ٬
ﺻﺪﺍﯼ ﻣﻦ ﭼﻄﻮﺭ؟ﺧﻮﺏ ﻭ ﺻﺎﻑ ﻭ ﻭﺍﺿﺢ ﻭ ﺭﺳﺎﺳﺖ؟
ﺍﮔﺮ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻣﯿﺪﻫﯽ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﺩﺭﺩ ﺩﻝ ﮐﻨﻢ ...
ﺷﻨﯿﺪﻩ ﺍﻡ ﮐﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﺑﺮ ﺗﻤﺎﻡ ﺩﺭﺩ ﻫﺎ ﺷﻔﺎﺳﺖ !
ﺩﻝ ﻣﺮﺍ ﺑﺨﻮﺍﻥ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﺧﻮﺩ ﺗﺎ ﺳﺒﮏ ﺷﻮﻡ٬
ﭘﻨﺎﻫﮕﺎﻩ ﺍﯾﻦ ﺩﻝ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺷﻤﺎﺳﺖ ...
ﺍﻟﻮ٬ ﻣﺮﺍ ﺑﺒﺨﺶ٬ ﺑﺎﺯ ﻣﺰﺍﺣﻤﺖ ﺷﺪﻡ،
ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺯﻧﮓ ﻣﯿﺰﻧﻢ٬ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ...
ﺗﺎ ﺧﺪﺍ ﺧﺪﺍﺳﺖ!...
قیصر امین پور
فاصله دخترک تا پیرمرد یک نفر بود، روی نیمکتی چوبی،
روبروی یک آبنمای سنگی. پیرمرد
از دختر پرسید: - غمگینی؟ - نه.. -
مطمئنی؟ - نه... - چرا گریه می کنی؟ - دوستام منو دوست ندارن.
- چرا؟ - چون قشنگ نیستم
- قبلا اینو به تو گفتن؟
- نه.
- ولی تو قشنگ ترین دختری هستی که من تا حالا دیدم!
- راست می گی؟
- از ته قلبم آره...
دخترک بلند شد پیرمرد رو بوسید و به طرف
دوستاش دوید، شاد شاد...!
چند دقیقه بعد پیرمرد اشک هاشو پاک کرد،
کیفش رو باز کرد،
عصای سفیدش رو بیرون آورد و رفت...
زندگی باور میخواهد
آن هم از جنس امید
که اگر سختی راه
به تو یک سیلی زد
یک امید از ته قلب به تو بگوید:
من خدا را دارم
خدایا من رو ببخش که همیشه ازت طلبکارم ...
چرا ؟!
نمیدونم شاید فکر میکنم :
" چون بهم لطف کردی و منو آفریدی،مدیون من شدی ! "
خدایا ببخش که همیشه به فکر معامله کردن با تو بودم : ...
" خدایا اگه فلان کارو واسم انجام بدی ...
منم قول میدم که فلان و بهمان ... "
خنده ام میگیره شاید هم گریه ،
تو میدونی که نمیتونم سر قولم بمونم؛
ولی جوابم رو با محبتت دادی ...
خدایا آخه چرا ؟
خدایا من دردونه ی مخلوقاتتم
و شاید به همین خاطر ننر بار اومدم ...
خدایا من باهات کلی حرف دارم
و تو هم همیشه برام وقت داشتی و داری
خدایا من فکر میکنم تو خیلی عاشقم بودی و هستی
تو هزاران نشونه برام فرستادی
تو اینقدر عاشقم بودی و هستی که
شریف ترین انسانها رو برای رسوندن پیغامت
برام انتخاب کردی و فرستادی ،
و بهترینشون،
همونیه که از ابتدا به امین بودن معروف بود ...
خدایا تو خیلی بهم پوئن و امتیاز دادی،
ولی من دارم می بازم
من دارم به خودم می بازم ...
باختی بزرگتر از این وجود داره که
فقط وقتی سر و کله ام دور و برت پیدا میشه
که دچار مشکلی شده باشم ؟
خدایا این دستهای منه
همونی که همیشه بطرفت درازه
و این هم سری که جلوی همه خم شده
ولی افسوس از یکبار طاعتِ با صداقت برای اطاعت
خدایا ...
این منم ...
اشرف مخلوقاتت ...
جانشین تو بر روی زمین ...
همونی که وقتی منو آفریدی
خودت رو احسن الخالقین نامیدی
خدایا من دارم به خودم می بازم
خدایا دستم رو بگیر ...
دست کسی رو که
امیدی به طاعت ناچیز و ریایی خودش نداره ...